خانمه میگفت: توی آزمایشگاه درمونگاه آزمایش دادم گفتند عفونت داری
اما بیرون آزمایش دادم گفتند سالمه! آزمایشهاشو نگاه کردم دیدم توی درمونگاه
آزمایش ادرار داده و بیرون آزمایش خون!
خانمه میگفت: فکر کنم باز گلوی بچه ام چرک کرده.
گفتم: از کجا فهمیدین؟ گفت: آخه از دیروز داره دهنش بوی کپسول میده!
خانمه میگفت: بچه ام چند روزه یبوست داره براش شیاف هم گذاشتم خوب نشد.
گفتم: چه شیافی براش گذاشتین؟ گفت: استامینوفن!
مریضهای درمانگاه تمام شدن و از مطب میام بیرون یه هوائی بخورم.
مسئول پذیرش که اهل همونجاست داره با یکی از اهالی روستا صحبت میکنه
و ازش میپرسه: داروهائی که دکتر دومی براتون نوشت با دکتر اولی فرق داشت؟
روستائی محترم میگه: خوب معلومه٬ مگه کود حیوونهای مختلف با هم فرق نمیکنه؟
خوب داروهای دکترها هم با هم فرق میکنه!!
یه پسر جوون با فشار خون پائین اومده بود. گفتم: میتونین بمونین سرم بزنین؟
گفت: نه. گفتم: آمپول میزنین؟ گفت: نه. خانم جوونی که باهاش بود گفت:
آقای دکتر لطفا یه شربت ماستی (آلومینیم ام جی اس) براش بنویسین
گفتم: چرا؟ گفت: آخه میگن چیزهای شیرین فشار خونو بالا میبرن!
روز شنبه این هفته یه زن و شوهر بچه شونو آورده بودند.
گفتم: چند روزه که مریضه؟ پدره گفت: دو روزه
مادرش گفت: نه سه روزه پدره با عصبانیت به مادرش گفت:
آخه جمعه که تعطیله!!
مرده با کمردرد اومده بود، وقتی میخواستم نسخه بنویسم گفت:
آقای دکتر! بی زحمت هرچی میخواین بنویسین فقط پماد ننویسین! گفتم: چرا؟
گفت: آخه همه خونواده مون رفته اند مسافرت هیچکسی نیست که برام پماد بماله!
به خانمه گفتم: کجای سرتون درد میکنه؟
دستشو گذاشت روی سرش و گفت: همین جا درست توی لگن سرم !
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
نظر کلی شما از افغانیان دانلودها؟
آمار سایت
کدهای اختصاصی